با صفا چون شب یلدا

تو عزیزم، گل زیبای منی
عاشقم، عشقم و دنیای منی

گرچه هست فاصله بین من و تو
همدم و مونسِ شب‌های منی
 
مثل ماه، به آسمانِ قلب من
چلچراغ دل شیدای منی

دیگر این دل، شده رسوای جهان
اشتیاق دل رسوای منی

تو شدی تمام آرزوی دل
دیروز و امروز و فردای منی

بی تو دنیا هم ویرانه شود
تو خودِ قصه و معنای منی

هر کجا باشی و هر جا بروی
تو همان مونس و مأوای منی

مثل خورشیدی و گرمای دلم
نور جاری به سراپای منی

عطر جان‌بخش گلستان بهار
سبز و دلخواه به صحرای منی

گرچه دوری ز من و بی‌خبری
ماه تابان به شبستان منی

بی تو دل، تنگ و پریشان شده‌است
تو طبیب دل شیدای منی

هرچه خواهم به دعا، جز تو کم است
ز جهانم، تو تمنّای منی

نرگسِ چَشمِ چون باغِ بهار 
با صفا چون شب یلدای منی
صفحه اصلی


نظر خود را بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *