بهاری تازه با لبخند تو آغاز خواهد شد
دل افسردهام لبریز آن احساس خواهد شد
شبی از کوچۀ تنهایی من بگذری شاید
و آن شب با تو غمهای دلم ابراز خواهد شد
اگر دستی به سویم با نگاهی مهربان گیری
همان یک لحظۀ نابم پر از اعجاز خواهد شد
تو را وقتی نگاهم بیصدا از عشق میگوید
نگاهم با تو لبریز از امید و راز خواهد شد
تو را از لحن باران، از نگاه ماه میخوانم
و لبهای سکوت من پر از آواز خواهد شد
اگر با من بمانی، خستگیهایم نفس گیرند
همان لبخند پنهانم غزلپرداز خواهد شد
غمم را با تو خواهم گفت، با اشکی که میخندد
که این لبخند هم با عشق تو دمساز خواهد شد
عشق جاوید . عالی . کاش خودت می خوندی
درود بر شما 🌹 خوشحالم که دوست داشتید!
جانه عزیزم تا العان سروده ی به این زیبای گوش نداده بود که به روح وگوشت وپوست واستخونم بیشینه….
ی کلمه خدا سلامتی بهت بده
سرودهات قابل وصف نیست
اینکه آثار بنده توانسته چنین احساسی در شما ایجاد کند مایه خوشحالی و انگیزه من است. انرژی و نگاه پرمهر شما راه ما را روشن تر می کند.