قصه عشق | یه روزی یه روزگاری، شدم عاشق نگاری

یه روزی یه روزگاری
شدم عاشق نگاری
آن نگاری که صدایش
مثل آواز قناری
به دلم ترانه می‌داد
حس جاودانه می‌داد
به دل غمزدۀ من
شور عاشقانه می‌داد
منو از خودم جدا کرد
نمی‌دونی که چه‌ها کرد
تو دلم عشقو بنا کرد
منو با غم آشنا کرد
وقتی دید دلم اسیره
نباشه دلم می‌میره
بی دلیل و بی بهونه
رفت که قلب من بمیره
دل عاشقای دنیا
با غم و غصه عجینه
همیشه غم در کمینه
آخر قصه همینه

صفحه اصلی


نظرات

  1. فوق العاده زیبا ورومانتیک وتاثیرگذاربود ،موفقیت همواره همراهت.

  2. واقعا عالی حرف نداری 🙏🙏🙏❤️

  3. با سلام خدمت شما بانوی هنرمند و زیبای ایران زمین، بسیار عالی و صدای گرم و دلنشین دارید امیدوارم روز ب روز پیشرفت کنی ❤️❤️❤️❤️❤️ واقعا لذت بردم 👍👏👏👏💯

    • سلام و درود بر شما دوست گرامی 🌺
      بی‌نهایت سپاسگزارم از لطف و محبت شما.
      مایلم به اطلاع برسانم که من شاعر و ترانه‌سرا هستم و خواننده‌ها و صداها همگی مجازی و با کمک هوش مصنوعی تولید می‌شوند. با این حال، بسیار خوشحالم که اشعار و آثار برای شما دلنشین بوده است.
      از همراهی و انرژی مثبت شما صمیمانه سپاسگزارم 🌹🙏

  4. بسیارزیبا غافلگیر کننده بود.دراین ایام بندرت آهنگهائی به این بی عیب نقص ازهمه لحاظ به گوش میرسد.ممنون اززحمات شماعزیزان به امید شنیدن کارهای بیشتروبالاتراز شما

    • سلام و سپاس از لطف و محبت شما 🌹
      خیلی خوشحالم که آهنگ براتون دلنشین و قابل توجه بوده است. انرژی و حمایت شما باعث دلگرمی ماست و امیدوارم بتوانیم کارهای بیشتری که لایق شنیدن شما باشد ارائه دهیم. 🙏🏻

نظر خود را بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *