مبارک باد روزت ای پدر جان
تو امّیدی به سختهای دوران
نگاهت همچو خورشیدِ جهانم
تو هستی تکیه گاه و آسمانم
پدر کوهی که جانم را مدار است
پناهی که جهانم را قرار است
اگر طوفان زند بر کشتیِ دل
نگاهت می شود آرامِ ساحل
پدر ای نامت از جنسِ ستاره
نگاهت مثلِ لبخندِ بهاره
پدر ای ماهِ کامل در شبِ تار
تو را جان میدهم با عشق صدبار
دلِ خسته به شوقت زنده گردد
جهان با مهرِ تو آکنده گردد
تو خورشیدی که شبها را شکستی
تو بارانی که بر قلبم نشستی
چه طوفانها که خاموش از نگاهت
چه ویرانی که شد گلزار راهت
دلِ دریا به وسعت در کلامت
جهان آرام میگیرد به گامت
پدر، ای سایهبان روزگارم
کلامت همچو بارانِ بهارم
مبارک روزِ تو آرامِ جانم
توئی تاجِ سرم، ای مهربانم