رفیق نیمه‌ راه

به هر کس اعتنا کردم
رفیق نیمه‌ راهم شد

دل و جانم فدا کردم
به سینه بغض و آهم شد

به هر کس دل سپردم من
دلم را با غمی بشکست

شکستم بی‌صدا اما
شکستن هم گناهم شد

به هر لب خنده‌ ای دیدم
به رویش خنده‌ ای کردم

به اشکم خنده‌ ای کردند
غریبی انتخابم شد

تمام دلخوشی‌ هایم
نگاه گرم یارم بود

ولی افسوس از یارم
نصیبم اشک و آهم شد

نه مهری مانده، نه نوری
فقط اندوه و تنهایی

نشستم در غم سنگین
که تنها شب پناهم شد

صفحه اصلی


نظر خود را بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *