در زمین از بادِ نوروزی، چمن رقصان شده
غنچه در آغوش باران، تازه و خندان شده

رودها در نغمه‌خوانی، کوه‌ها در شور و شوق
آسمان با دست باران، بزم نورافشان شده

بر درختان، جامهٔ نو دوخته دست بهار
دشت‌ها با سبزه کاری، همچو باغ جان شده

بادهٔ گلگون بگردان، تا جهان مستت شود
چرخ در رقص است، گویی عاشق دوران شده

بر سر هر شاخه‌ای، مرغی غزل‌خوان می‌شود
باغ و بُستان زین همه شور و شعف حیران شده

چون بهاران، بوی عشقی تازه را آورده است
باغ، با لبخند سبزش، خلوت یاران شده

نغمهٔ سرخ شقایق، در دل دشت خموش
عطر گل‌های اقاقی در فضا پنهان شده

نور و نسرین، مهر و شیرین، عشق و امید و صفا
عید آمد، دشت و صحرا جلوهٔ جانان شده

عید آمد، با تبسّم، با نوازش، با سرور
باز هم دنیا پُر از عطر و گل و ریحان شده

صفحه اصلی


نظرات

  1. بسیار سپاسگزارم، تصصاویر بی نظیری در ذهن بنده تداعی شد. پایدار و درخشان باشید. 🌼

نظر خود را بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *